معنی فارسی sanded
B1سنباده‌زنی به فرآیند صیقل دادن یا نرم کردن سطح یک ماده مانند چوب با استفاده از کاغذ سنباده گفته می‌شود.
To make a surface smooth or polished by rubbing it with sandpaper.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To abrade the surface of (something) with sand or sandpaper in order to smooth or clean it.
معنی(verb):
To cover with sand.
معنی(verb):
To blot ink using sand.
adjective
معنی(adjective):
(of a surface) Having been smoothed through any process.
معنی(adjective):
Covered with sand.
example
معنی(example):
چوب قبل از رنگ‌آمیزی، سنباده‌زنی شد.
مثال:
The wood was sanded smooth before painting.
معنی(example):
پس از سنباده‌زنی، میز به مراتب بهتر به نظر می‌رسید.
مثال:
After it was sanded, the table looked much better.
معنی فارسی کلمه sanded
:
سنباده‌زنی به فرآیند صیقل دادن یا نرم کردن سطح یک ماده مانند چوب با استفاده از کاغذ سنباده گفته می‌شود.
