معنی فارسی sandless
B1بدون شن، توصیف محیطی که از شن خالی است.
Describing a surface or place that does not contain sand.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
باغ بدون شن بود و فقط با خاک پر شده بود.
مثال:
The garden was sandless, filled only with soil.
معنی(example):
آنها یک ساحل بدون شن را میخواستند تا فرزندانشان به طور ایمن بازی کنند.
مثال:
They wanted a sandless beach for their children to play safely.
معنی فارسی کلمه sandless
:
بدون شن، توصیف محیطی که از شن خالی است.