معنی فارسی sanipractic
B1رویکردهایی که به رعایت آداب بهداشتی و جلوگیری از آلودگی مربوط میشود.
Practices designed to maintain hygiene and prevent contamination.
- NOUN
example
معنی(example):
اقدامات بهداشتی باید رعایت شود تا سلامت عمومی تضمین شود.
مثال:
Sanipractic measures must be followed to ensure public health.
معنی(example):
با استفاده از روشهای بهداشتی میتوانیم خطر انتقال بیماری را به حداقل برسانیم.
مثال:
With sanipractic methods, we can minimize the risk of disease transmission.
معنی فارسی کلمه sanipractic
:
رویکردهایی که به رعایت آداب بهداشتی و جلوگیری از آلودگی مربوط میشود.