معنی فارسی sansar
B1احساس و جو عمومی حاکم بر یک مکان یا رویداد، به ویژه زمانی که مردم در حال تعامل هستند.
The atmosphere or feeling created by a group of people, particularly during social events.
- OTHER
example
معنی(example):
سانسار جمعیت در طول کنسرت قابل لمس بود.
مثال:
The sansar of the crowd was palpable during the concert.
معنی(example):
او از سانسار هیجان در جشنواره لذت برد.
مثال:
She enjoyed the sansar of excitement at the festival.
معنی فارسی کلمه sansar
:
احساس و جو عمومی حاکم بر یک مکان یا رویداد، به ویژه زمانی که مردم در حال تعامل هستند.