معنی فارسی sansars

B1

ظرفیت و پویایی که در داستان‌ها یا تاریخ‌ها وجود دارد و دوباره بازسازی می‌شود.

The dynamics and themes that exist in stories or histories and are recreated in various forms.

example
معنی(example):

سانسارهای داستان‌های قدیمی اغلب در اشکال جدید بازنگری می‌شوند.

مثال:

The sansars of the old tales are often revisited in new forms.

معنی(example):

هنرمندان اغلب از سانسارهای تاریخ الهام می‌گیرند.

مثال:

Artists often draw inspiration from the sansars of history.

معنی فارسی کلمه sansars

: معنی sansars به فارسی

ظرفیت و پویایی که در داستان‌ها یا تاریخ‌ها وجود دارد و دوباره بازسازی می‌شود.