معنی فارسی sapiencies
C1داناییهای متنوع که در جوامع و فرهنگهای مختلف وجود دارند.
Various forms of wisdom or intelligence exhibited by human beings.
- NOUN
example
معنی(example):
مطالعه داناییهای انسانی نکات زیادی درباره تاریخ ما فاش میکند.
مثال:
The study of human sapiencies reveals much about our history.
معنی(example):
داناییهای مختلف را میتوان در جوامع مختلف مشاهده کرد.
مثال:
Different sapiencies can be observed across various societies.
معنی فارسی کلمه sapiencies
:
داناییهای متنوع که در جوامع و فرهنگهای مختلف وجود دارند.