معنی فارسی sapphirewing

B1

پروانه‌ای با بال‌های آبی رنگ که به خاطر رنگ و زیبایی‌اش شناخته می‌شود.

A butterfly characterized by its blue wings, often admired for its beauty.

example
معنی(example):

پروانه‌ای به نام sapphirewing به خاطر رنگ‌های آبی خیره‌کننده‌اش معروف است.

مثال:

The sapphirewing butterfly is known for its stunning blue colors.

معنی(example):

بسیاری از مردم در حین پیاده‌روی خود به زیبایی sapphirewing خیره می‌شوند.

مثال:

Many people admire the beauty of the sapphirewing during their hikes.

معنی فارسی کلمه sapphirewing

: معنی sapphirewing به فارسی

پروانه‌ای با بال‌های آبی رنگ که به خاطر رنگ و زیبایی‌اش شناخته می‌شود.