معنی فارسی sappiness
B1احساساتی و بیش از حد احساسی بودن، بهویژه در سبک یا رویکرد.
The quality of being excessively sentimental or emotional.
- NOUN
example
معنی(example):
احساساتی بودن فیلم باعث شد احساس ناراحتی کنم.
مثال:
The sappiness of the movie made me cringe.
معنی(example):
احساساتی بودن او در ابتدا جذاب بود، اما به تدریج غیرقابل تحمل شد.
مثال:
His sappiness was charming at first, but it became overwhelming.
معنی فارسی کلمه sappiness
:
احساساتی و بیش از حد احساسی بودن، بهویژه در سبک یا رویکرد.