معنی فارسی sarcophagid
B1حشرهای از خانواده سارسوفاگید، که نقشهایی در تجزیه و پوسیدگی دارد.
A type of fly belonging to the family Sarcophagidae, known for its ecological role.
- NOUN
example
معنی(example):
مگس سارسوفاگید به خاطر نقشش در تجزیه شناخته میشود.
مثال:
The sarcophagid fly is known for its role in decomposition.
معنی(example):
بسیاری از گونههای سارسوفاگید در مناطق شهری یافت میشوند.
مثال:
Many sarcophagid species are found in urban areas.
معنی فارسی کلمه sarcophagid
:
حشرهای از خانواده سارسوفاگید، که نقشهایی در تجزیه و پوسیدگی دارد.