معنی فارسی sardining
B1ساردین کردن به معنای کنسرو کردن ماهی ساردین در روغن یا آب برای حفظ آن است.
The process of preserving fish by canning it, especially sardines.
- verb
verb
معنی(verb):
To fish for sardines
معنی(verb):
To pack or cram together tightly.
example
معنی(example):
ساردین کردن یک روش برای حفظ ماهی در قوطی است.
مثال:
Sardining is a method of preserving fish in a can.
معنی(example):
آنها در طول کلاس آشپزی درباره تکنیکهای ساردین کردن بحث کردند.
مثال:
They discussed sardining techniques during the cooking class.
معنی فارسی کلمه sardining
:
ساردین کردن به معنای کنسرو کردن ماهی ساردین در روغن یا آب برای حفظ آن است.