معنی فارسی sarmatic

B2

سارمتیک، مربوط به قوم سارمات‌ها که تاریخ و آثار باستانی جالبی دارند.

Relating to the Sarmatians, an ancient nomadic people known for their rich history and artifacts.

example
معنی(example):

فرهنگ سارتنیک تاریخ غنی دارد.

مثال:

The sarmatic culture has a rich history.

معنی(example):

بسیاری از آثار باستانی به دوره سارتنیک تعلق دارند.

مثال:

Many artifacts belong to the sarmatic period.

معنی فارسی کلمه sarmatic

: معنی sarmatic به فارسی

سارمتیک، مربوط به قوم سارمات‌ها که تاریخ و آثار باستانی جالبی دارند.