معنی فارسی sarment
B1سارمنت، شاخههای جوان یا جدیدی که از گیاهان رونده جدا میشوند.
Young shoots or branches that grow from a vine or climbing plant.
- NOUN
example
معنی(example):
این تاک در این فصل بسیاری سارمنت تولید کرد.
مثال:
The vine produced many sarments this season.
معنی(example):
سارمنتها برای رشد گیاه اهمیت دارند.
مثال:
Sarments are important for the growth of the plant.
معنی فارسی کلمه sarment
:
سارمنت، شاخههای جوان یا جدیدی که از گیاهان رونده جدا میشوند.