معنی فارسی satisfiable
B2قابل رضایتبخشی به معنای امکان دست یافتن به یک جواب یا حالت مثبت از شرایط واقعی است.
Capable of being satisfied; having a solution.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مسئله قابل رضایتبخشی است، بنابراین یک راهحل وجود دارد.
مثال:
This problem is satisfiable, so there is a solution.
معنی(example):
شرایط باید قابل رضایتبخشی باشند تا به نتیجه مورد نظر برسیم.
مثال:
The conditions must be satisfiable to achieve the desired outcome.
معنی فارسی کلمه satisfiable
:
قابل رضایتبخشی به معنای امکان دست یافتن به یک جواب یا حالت مثبت از شرایط واقعی است.