معنی فارسی satisfiedness

B1

رضایت به معنای احساس خرسندی و رضایت از یک موقعیت یا نتیجه است.

The state of being satisfied.

example
معنی(example):

رضایت مشتریان در بازخورد آنها مشهود بود.

مثال:

The satisfiedness of the customers was evident in their feedback.

معنی(example):

او رضایت خود را با شادی در زندگی‌اش اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

He measures his satisfiedness by the happiness in his life.

معنی فارسی کلمه satisfiedness

: معنی satisfiedness به فارسی

رضایت به معنای احساس خرسندی و رضایت از یک موقعیت یا نتیجه است.