معنی فارسی saturable

B2

اشباع‌پذیر، به مواد یا موادی اشاره دارد که تنها مقدار مشخصی از یک ماده را می‌توانند جذب کنند.

Capable of being saturated or absorbed only up to a specific limit.

adjective
معنی(adjective):

Capable of being saturated, of achieving saturation

example
معنی(example):

ماده اشباع‌پذیر می‌تواند تنها مقدار محدودی مایع را جذب کند.

مثال:

The saturable material can absorb only a limited amount of liquid.

معنی(example):

برخی از انواع جوهر اشباع‌پذیر هستند و می‌توانند حجم خاصی را نگه دارند.

مثال:

Some types of ink are saturable and can hold a specific volume.

معنی فارسی کلمه saturable

: معنی saturable به فارسی

اشباع‌پذیر، به مواد یا موادی اشاره دارد که تنها مقدار مشخصی از یک ماده را می‌توانند جذب کنند.