معنی فارسی satsang
B1سَتسانگ، جمعشدن بهمنظور گوشدادن به آموزههای معنوی که معمولاً با مراقبه و بحث همراه است.
A spiritual gathering where individuals come together to listen to teachings and often engage in meditation.
- NOUN
example
معنی(example):
سَتسانگ یک گردهمایی است برای گوش دادن به آموزشهای روحانی.
مثال:
A satsang is a gathering to listen to spiritual teachings.
معنی(example):
ما به یک سَتسانگ رفتیم تا مراقبه کنیم و تأمل کنیم.
مثال:
We attended a satsang to meditate and reflect.
معنی فارسی کلمه satsang
:
سَتسانگ، جمعشدن بهمنظور گوشدادن به آموزههای معنوی که معمولاً با مراقبه و بحث همراه است.