معنی فارسی satyress
C2شخصیتی که به عنوان زن ستیرا یا نماد دیگران با ویژگی های شیطنت و جذبه دیده میشود.
A female personification of a satyr, often characterized by playfulness, charm, and mischief.
- NOUN
example
معنی(example):
ساتیروس در داستان به خاطر زیرکی و جذابیتش شناخته شده بود.
مثال:
The satyress in the story was known for her cunning and charm.
معنی(example):
او اغلب خود را ساتیروس میخواند زیرا عاشق انجام حقه بود.
مثال:
She often considered herself a satyress, as she loved to play tricks.
معنی فارسی کلمه satyress
:
شخصیتی که به عنوان زن ستیرا یا نماد دیگران با ویژگی های شیطنت و جذبه دیده میشود.