معنی فارسی satyric
B2توصیفی که به طنز و لحن شوخیآمیز مرتبط با ستیرا اشاره دارد.
Describing something that is characteristic of satire, often employing humor and wit.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لحن ساتیر مانند شعر، لایهای از طنز به موضوعات جدی افزود.
مثال:
The satyric tone of the poem added a layer of humor to the serious themes.
معنی(example):
تفسیر ساتیر او باعث شد وضعیت سیاسی برای تماشاگران قابل درکتر شود.
مثال:
His satyric commentary made the political situation more relatable to the audience.
معنی فارسی کلمه satyric
:
توصیفی که به طنز و لحن شوخیآمیز مرتبط با ستیرا اشاره دارد.