معنی فارسی satyromaniac

B2

شخصی که به طور غیرطبیعی تمایل به رفتارهای جنسی دارد، به ویژه به نوعی عشق حسیب و لذت جویانه.

A person with an obsessive love for sensual pleasures.

example
معنی(example):

ساتیرمنیاک به لذت‌های حسی بسیار obsessed بود.

مثال:

The satyromaniac was obsessed with sensual delights.

معنی(example):

در ادبیات، شخصیتی با ساتیرمنیاک اغلب به هرج و مرج منجر می‌شود.

مثال:

In literature, a satyromaniac character often leads to chaos.

معنی فارسی کلمه satyromaniac

: معنی satyromaniac به فارسی

شخصی که به طور غیرطبیعی تمایل به رفتارهای جنسی دارد، به ویژه به نوعی عشق حسیب و لذت جویانه.