معنی فارسی saucissons

B1

نوعی سوسیس فرانسوی که معمولاً از گوشت خوک تهیه می‌شود.

A type of French sausage made typically from pork.

noun
معنی(noun):

A saucisse.

example
معنی(example):

ما انواع مختلف سوسیس‌های فرانسوی برای پیک‌نیک خریدیم.

مثال:

We bought various types of saucissons for the picnic.

معنی(example):

سوسیس‌های فرانسوی معمولاً با پنیر و نان سرو می‌شوند.

مثال:

Saucissons are often served with cheese and bread.

معنی فارسی کلمه saucissons

: معنی saucissons به فارسی

نوعی سوسیس فرانسوی که معمولاً از گوشت خوک تهیه می‌شود.