معنی فارسی saudi

B1

سعودی، نسبت به کشور عربستان سعودی یا مردم آن.

Relating to Saudi Arabia or its inhabitants.

example
معنی(example):

مردم سعودی به مهمان نوازی خود معروف هستند.

مثال:

Saudi people are known for their hospitality.

معنی(example):

دولت سعودی اصلاحات اقتصادی قابل توجهی انجام داده است.

مثال:

The Saudi government has made significant economic reforms.

معنی فارسی کلمه saudi

: معنی saudi به فارسی

سعودی، نسبت به کشور عربستان سعودی یا مردم آن.