معنی فارسی sautoire

B2

ابزاری برای نمایش یا آموزش تکنیک‌های خاص در هنر.

A tool or device used for demonstrating techniques, often in art or performance.

example
معنی(example):

کارشناس از سوتور برای نمایش تکنیک استفاده کرد.

مثال:

The expert used a sautoire to demonstrate the technique.

معنی(example):

او یک سوتور پوشید که حرکاتش را به خوبی نمایان می‌کرد.

مثال:

She wore a sautoire that accentuated her movements.

معنی فارسی کلمه sautoire

: معنی sautoire به فارسی

ابزاری برای نمایش یا آموزش تکنیک‌های خاص در هنر.