معنی فارسی savvied
B1آگاه شده، به معنای کسب دانش و درک در مورد یک موضوع خاص.
Having gained knowledge or skill in a particular area.
- verb
verb
معنی(verb):
To understand.
example
معنی(example):
بعد از آموزش، احساس کردم که در استفاده از نرمافزار بیشتر آگاه شدهام.
مثال:
After the tutorial, I felt more savvied about using the software.
معنی(example):
او به سرعت ترفندهای این صنعت را آموخت.
مثال:
He savvied the tricks of the trade quickly.
معنی فارسی کلمه savvied
:
آگاه شده، به معنای کسب دانش و درک در مورد یک موضوع خاص.