معنی فارسی saxonly

B1

ساکسونی، به خالص یا ویژه بودن چیزی نسبت به عناصر ساکسونی اشاره دارد.

Referring exclusively to Saxon elements or characteristics.

example
معنی(example):

این رویداد به طور خاص برای کسانی که به فرهنگ ساکسون علاقه دارند برگزار شد.

مثال:

The event was saxonly for those interested in Saxon culture.

معنی(example):

او در زمان مطالعه فقط به موسیقی ساکسونی گوش می‌دهد.

مثال:

He listens to saxonly music during his study sessions.

معنی فارسی کلمه saxonly

: معنی saxonly به فارسی

ساکسونی، به خالص یا ویژه بودن چیزی نسبت به عناصر ساکسونی اشاره دارد.