معنی فارسی saxophonic
B1ساکسوفونیک به صدا یا موسیقی مرتبط با ساز ساکسوفون اشاره دارد.
Relating to or characterized by the sound of a saxophone.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدای ساکسفون اتاق را با موسیقی پر کرد.
مثال:
The saxophonic sound filled the room with music.
معنی(example):
او یک ملودی ساکسفون را نواخت که همه از آن لذت بردند.
مثال:
He played a saxophonic tune that everyone enjoyed.
معنی فارسی کلمه saxophonic
:
ساکسوفونیک به صدا یا موسیقی مرتبط با ساز ساکسوفون اشاره دارد.