معنی فارسی scabiosity

B1

میزان موجودیت یا شدت داشتن سوزش پوست در گیاهان.

The quality or state of having scabs or being scabby.

example
معنی(example):

اسکیبیوزیتی برگ‌ها نگرانی برای باغبانان بود.

مثال:

The scabiosity of the leaves was a concern for the gardeners.

معنی(example):

اسکیبیوزیتی بالا می‌تواند بر سلامت گیاه تأثیر بگذارد.

مثال:

High scabiosity can affect the plant's health.

معنی فارسی کلمه scabiosity

: معنی scabiosity به فارسی

میزان موجودیت یا شدت داشتن سوزش پوست در گیاهان.