معنی فارسی scalpless

B1

بدون پوست سر، به معنای عدم داشتن پوست یا پوشش روی سر است.

Lacking a scalp or the skin covering the head.

example
معنی(example):

موجود بدون پوست سر به محیط خود سازگاری پیدا کرد.

مثال:

The scalpless creature adapted to its environment.

معنی(example):

بدون پوست سر بودن مزایای تکاملی خاصی را فراهم می‌کند.

مثال:

Being scalpless allows for certain evolutionary advantages.

معنی فارسی کلمه scalpless

: معنی scalpless به فارسی

بدون پوست سر، به معنای عدم داشتن پوست یا پوشش روی سر است.