معنی فارسی scaphocephalic
C1شکل سر که به طور غیرعادی طولانی و باریک است و معمولاً ناشی از بسته شدن زودرس درز جمجمه است.
Having a head shape that is abnormally long and narrow, often associated with craniosynostosis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل اسكافوسفالیک سر او باعث شد که او منحصر به فرد به نظر برسد.
مثال:
The scaphocephalic shape of his head made him look unique.
معنی(example):
سرهای اسكافوسفالیک معمولاً با پروندههای ناهنجاری جمجمه مرتبط هستند.
مثال:
Scaphocephalic heads are often related to craniosynostosis.
معنی فارسی کلمه scaphocephalic
:
شکل سر که به طور غیرعادی طولانی و باریک است و معمولاً ناشی از بسته شدن زودرس درز جمجمه است.