معنی فارسی scathelessly
B1به صورتی که بدون آسیب و جراحت باشد.
In a manner free from harm or injury.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وضعیت دشوار را بدون آسیب مدیریت کرد.
مثال:
He handled the difficult situation scathelessly.
معنی(example):
آنها توانستند چالشها را بدون آسیب طی کنند.
مثال:
They were able to navigate the challenges scathelessly.
معنی فارسی کلمه scathelessly
:
به صورتی که بدون آسیب و جراحت باشد.