معنی فارسی scatheful

B2

واژه‌ای برای توصیف انتقاد یا توهین خشن و آسیب‌زننده.

Characterized by harsh or severe criticism; scathing.

example
معنی(example):

گفتارهای خراشنده او احساس او را آزرد.

مثال:

Her scatheful remarks hurt his feelings.

معنی(example):

او نظری خراشنده درباره آب و هوا داد.

مثال:

He made a scatheful comment about the weather.

معنی فارسی کلمه scatheful

: معنی scatheful به فارسی

واژه‌ای برای توصیف انتقاد یا توهین خشن و آسیب‌زننده.