معنی فارسی scavengership
B1وضعیت یا ویژگی شخصی که در بازیابی مواد یا اشیاء مهارت دارد.
The state or quality of being skilled in scavenging for items.
- NOUN
example
معنی(example):
بازیابی او او را در میان محیطزیستها محبوب کرد.
مثال:
His scavengership made him popular among environmentalists.
معنی(example):
بازیابی میتواند به ساخت جامعه و پایداری منجر شود.
مثال:
Scavengership can lead to community building and sustainability.
معنی فارسی کلمه scavengership
:
وضعیت یا ویژگی شخصی که در بازیابی مواد یا اشیاء مهارت دارد.