معنی فارسی scavengery
B1عمل یا فرایند جستوجو برای مواد یا اشیاء قابل استفاده.
The act or process of searching for usable materials or items.
- NOUN
example
معنی(example):
فعالیت بازیابی به دانشآموزان کمک کرد تا توانایی استفاده از منابع را یاد بگیرند.
مثال:
The scavengery activity helped the students learn resourcefulness.
معنی(example):
مهارتهای بازیابی او هنگام بازسازی دوچرخهاش چشمگیر بود.
مثال:
Her scavengery skills were impressive when she rebuilt her bike.
معنی فارسی کلمه scavengery
:
عمل یا فرایند جستوجو برای مواد یا اشیاء قابل استفاده.