معنی فارسی scepterless

B1

بی‌عصا، اشاره به عدم وجود قدرت یا نشانه‌ قدرت.

Without a scepter; lacking power or authority.

example
معنی(example):

رهبر پس از کودتا بدون عصا به نظر می‌رسید.

مثال:

The leader appeared scepterless after the coup.

معنی(example):

او بدون قدرتش خود را بدون عصا احساس می‌کرد.

مثال:

He felt scepterless without his power.

معنی فارسی کلمه scepterless

: معنی scepterless به فارسی

بی‌عصا، اشاره به عدم وجود قدرت یا نشانه‌ قدرت.