معنی فارسی sceptibly
B1با تردید، به صورت مشکوک یا با عدم اطمینان به چیزی نگاه کردن یا درباره آن صحبت کردن.
In a manner marked by doubt or disbelief.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با تردید در مورد سیاست جدید صحبت کرد.
مثال:
She spoke sceptibly about the new policy.
معنی(example):
او با تردید به ادعاها نگاه کرد.
مثال:
He looked at the claims sceptibly.
معنی فارسی کلمه sceptibly
:
با تردید، به صورت مشکوک یا با عدم اطمینان به چیزی نگاه کردن یا درباره آن صحبت کردن.