معنی فارسی schistic

B2

نوعی سنگ که لایه‌ای و معمولاً به شکل ورق‌های نازک منظم تشکیل شده است.

Relating to or composed of schist, a type of metamorphic rock.

example
معنی(example):

سنگ‌های شکستی لایه‌دار و با شکلی زیبا بودند.

مثال:

The schistic rocks were layered and beautifully formed.

معنی(example):

زمین‌شناسان برای درک تاریخ زمین به مطالعات دربارهٔ ساختارهای شکستی می‌پردازند.

مثال:

Geologists study schistic formations to understand Earth's history.

معنی فارسی کلمه schistic

: معنی schistic به فارسی

نوعی سنگ که لایه‌ای و معمولاً به شکل ورق‌های نازک منظم تشکیل شده است.