معنی فارسی schismless
B1بدون شکاف، به شکلی که اختلافی در آن وجود نداشته باشد.
Free from division or schism; characterized by unity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک رویکرد بدون شکاف معمولا برای وحدت ترجیح داده میشود.
مثال:
A schismless approach is often preferred for unity.
معنی(example):
جامعهها تلاش میکنند که بدون شکاف باقی بمانند تا هماهنگی را حفظ کنند.
مثال:
Communities strive to remain schismless to maintain harmony.
معنی فارسی کلمه schismless
:
بدون شکاف، به شکلی که اختلافی در آن وجود نداشته باشد.