معنی فارسی schlemazel

B1

شلیمزل به فردی اشاره دارد که به نوعی در موقعیت‌های ناگوار و بدشانسی قرار می‌گیرد.

A person who is often unfortunate or has bad luck, utilized in a humorous context.

example
معنی(example):

او به شوخی خود را شلیمزل نامید به خاطر بدشانسی‌های مداومش.

مثال:

He jokingly called himself a schlemazel because of his consistent bad luck.

معنی(example):

در مهمانی، شلیمزل تمام غذا را روی خود ریخت.

مثال:

At the party, the schlemazel spilled food all over himself.

معنی فارسی کلمه schlemazel

: معنی schlemazel به فارسی

شلیمزل به فردی اشاره دارد که به نوعی در موقعیت‌های ناگوار و بدشانسی قرار می‌گیرد.