معنی فارسی schlimazels
B1شلیمزل به فردی اطلاق میشود که همیشه بدشانس و بداقبال است و در هر موقعیتی دچار مشکلات میشود.
A person who is unlucky or continually experiences misfortune.
- noun
noun
معنی(noun):
A chronically unlucky person.
example
معنی(example):
او همیشه یک شلیمزل بوده است، هیچچیز هرگز به درستی برای او پیش نمیرود.
مثال:
He's always been a schlimazel, nothing ever seems to go right for him.
معنی(example):
شلیمزلها در گروه عمدتاً خود را در وضعیتهای بدشانسی مییابند.
مثال:
The schlimazels in the group often found themselves in bad luck situations.
معنی فارسی کلمه schlimazels
:
شلیمزل به فردی اطلاق میشود که همیشه بدشانس و بداقبال است و در هر موقعیتی دچار مشکلات میشود.