معنی فارسی schlump

B1

شَلُمپ، فردی که در موقعیت‌های اجتماعی منفی و بدبینانه رفتار می‌کند و معمولاً بدخلق است.

A person who is gloomy, apathetic, or pathetic in demeanor.

noun
معنی(noun):

Someone who is lazy, slovenly or dull-looking.

verb
معنی(verb):

To move in a heavy, lazy or slovenly way.

example
معنی(example):

او واقعاً شَلُمپ بود، همیشه از خود دلگیر بود.

مثال:

He was such a schlump, always feeling sorry for himself.

معنی(example):

هیچ‌کس نمی‌خواست با شَلُمپ گروه وقت بگذراند.

مثال:

Nobody wanted to hang out with the schlump of the group.

معنی فارسی کلمه schlump

: معنی schlump به فارسی

شَلُمپ، فردی که در موقعیت‌های اجتماعی منفی و بدبینانه رفتار می‌کند و معمولاً بدخلق است.