معنی فارسی schlub
B1شلُب، فردی که به نظر شرمآور و بیارزش میرسد و معمولاً در شرایط اجتماعی احساس راحتی نمیکند.
A clumsy or incompetent person, often socially awkward.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who is clumsy, oafish, or socially awkward, or unattractive or unkempt.
example
معنی(example):
او در مهمانی احساس شلّوُب میکرد زیرا تنها آمده بود.
مثال:
He felt like a schlub at the party because he came alone.
معنی(example):
شلُب نباش؛ به ما برای بازی بپیوند!
مثال:
Don't be a schlub; join us for the game!
معنی فارسی کلمه schlub
:
شلُب، فردی که به نظر شرمآور و بیارزش میرسد و معمولاً در شرایط اجتماعی احساس راحتی نمیکند.