معنی فارسی schmalkaldic
C1شمالکالدی، به یک جنبش یا دکترین خاص در تاریخ اشاره دارد که به خصوص در دوران اصلاحات مذهبی مهم بود.
Referring to a specific movement or doctrine in history, particularly significant during the Reformation.
- OTHER
example
معنی(example):
دکترین شمالکالدي تأثیر زیادی بر بسیاری از الهیدانان داشت.
مثال:
The schmalkaldic doctrine influenced many theologians.
معنی(example):
او در کلاس تاریخ خود به بررسی اتحادیههای شملکالدی پرداخت.
مثال:
She studied the schmalkaldic alliances in her history class.
معنی فارسی کلمه schmalkaldic
:
شمالکالدی، به یک جنبش یا دکترین خاص در تاریخ اشاره دارد که به خصوص در دوران اصلاحات مذهبی مهم بود.