معنی فارسی school inspector

B2

نفر یا مقامی که به بررسی و ارزیابی کیفیت آموزش و مدارس می‌پردازد.

An official who inspects schools to assess educational standards.

example
معنی(example):

بازرس مدرسه برای بررسی کیفیت آموزش به مدرسه آمد.

مثال:

The school inspector visited to check on the quality of education.

معنی(example):

بازرس مدرسه معلمان و امکانات را ارزیابی می‌کند.

مثال:

A school inspector evaluates teachers and facilities.

معنی فارسی کلمه school inspector

: معنی school inspector به فارسی

نفر یا مقامی که به بررسی و ارزیابی کیفیت آموزش و مدارس می‌پردازد.