معنی فارسی schoon
B2به معنای زیبا، برازنده یا مرتب است.
Neat, clean, or beautiful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها فکر کردند که باغ، زیبا و مرتب است.
مثال:
They thought the garden was schoon and well-kept.
معنی(example):
لباس او زیبا بود و سبک او را نشان میداد.
مثال:
Her dress was schoon, reflecting her style.
معنی فارسی کلمه schoon
:
به معنای زیبا، برازنده یا مرتب است.