معنی فارسی schoolward

B1

به سمت مدرسه حرکت کردن یا در جهت مدرسه قرار داشتن.

In the direction of school.

example
معنی(example):

دانش‌آموزان هر صبح به سمت مدرسه می‌روند.

مثال:

The students walked schoolward every morning.

معنی(example):

او به سمت مدرسه می‌رفت تا به کلاسش برسد.

مثال:

He was heading schoolward to catch his class.

معنی فارسی کلمه schoolward

: معنی schoolward به فارسی

به سمت مدرسه حرکت کردن یا در جهت مدرسه قرار داشتن.