معنی فارسی schooltide

B1

زمان‌هایی که مدرسه آغاز می‌شود و دانش‌آموزان به یادگیری جدید برمی‌گردند.

The period associated with the start of the school year.

example
معنی(example):

با نزدیک شدن به زمان مدرسه، دانش‌آموزان برای سال جدید آماده شدند.

مثال:

As schooltide approached, students got ready for the new year.

معنی(example):

زمان مدرسه آغاز تازه‌ای برای همه به ارمغان می‌آورد.

مثال:

Schooltide brings a fresh start for everyone.

معنی فارسی کلمه schooltide

: معنی schooltide به فارسی

زمان‌هایی که مدرسه آغاز می‌شود و دانش‌آموزان به یادگیری جدید برمی‌گردند.