معنی فارسی schoolteaching
B1فرایند آموزش و تدریس در یک محیط آموزشی مثل مدرسه.
The act or profession of teaching in a school environment.
- NOUN
example
معنی(example):
تدریس در مدرسه به صبر و خلاقیت نیاز دارد.
مثال:
Schoolteaching requires patience and creativity.
معنی(example):
چالشهای تدریس در مدرسه میتواند پاداشدهنده باشد.
مثال:
The challenges of schoolteaching can be rewarding.
معنی فارسی کلمه schoolteaching
:
فرایند آموزش و تدریس در یک محیط آموزشی مثل مدرسه.