معنی فارسی sclerema

B1

سخت شدن غیرعادی بافت‌ها به‌ویژه در پوست، نوعی بیماری نادر که بیشتر در نوزادان مشاهده می‌شود.

An abnormal condition characterized by hardening of the skin and subcutaneous tissue.

example
معنی(example):

اسکلرما یک وضعیت نادر پوستی است که باعث سخت شدن بافت‌ها می‌شود.

مثال:

Sclerema is a rare skin condition that causes hardening of tissues.

معنی(example):

این نوزاد کمی پس از تولد با اسکلرما تشخیص داده شد.

مثال:

The baby was diagnosed with sclerema shortly after birth.

معنی فارسی کلمه sclerema

: معنی sclerema به فارسی

سخت شدن غیرعادی بافت‌ها به‌ویژه در پوست، نوعی بیماری نادر که بیشتر در نوزادان مشاهده می‌شود.