معنی فارسی sclerose

B2

سفت شدن یا انقباض بافت‌ها، به‌خصوص در ارتباط با بیماری‌ها.

The process of hardening of tissue, often related to disease.

example
معنی(example):

به بیمار تشخیص اسکلروزیس داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with sclerose.

معنی(example):

اسکلروز می‌تواند منجر به سفت شدن بافت‌های مختلف شود.

مثال:

Sclerose can lead to hardening of various tissues.

معنی فارسی کلمه sclerose

: معنی sclerose به فارسی

سفت شدن یا انقباض بافت‌ها، به‌خصوص در ارتباط با بیماری‌ها.