معنی فارسی sclerosing

B1

فرایند یا مواد که منجر به اسکلروزیس یا سفت شدن بافت می‌شوند.

Causing or promoting the hardening of tissue; often used in medical context.

example
معنی(example):

مواد اسکلروز کننده در برخی از روش‌های پزشکی استفاده می‌شوند.

مثال:

Sclerosing agents are used in certain medical procedures.

معنی(example):

این درمان شامل درمان اسکلروز برای واریس است.

مثال:

The treatment involves sclerosing therapy for varicose veins.

معنی فارسی کلمه sclerosing

: معنی sclerosing به فارسی

فرایند یا مواد که منجر به اسکلروزیس یا سفت شدن بافت می‌شوند.