معنی فارسی sclerotial

B2

مربوط به اسکلروت، استفاده شده برای توصیف ویژگی‌های این ساختارها.

Pertaining to sclerotes, used to describe the characteristics of these structures.

example
معنی(example):

ساختارهای اسکلروتالی می‌توانند شرایط شدید را تحمل کنند.

مثال:

Sclerotial structures can survive extreme conditions.

معنی(example):

مرحله اسکلروتالی قارچ‌ها برای چرخه حیات آنها حیاتی است.

مثال:

The sclerotial phase of fungi is crucial for their life cycle.

معنی فارسی کلمه sclerotial

: معنی sclerotial به فارسی

مربوط به اسکلروت، استفاده شده برای توصیف ویژگی‌های این ساختارها.